تاريخ : پنج شنبه 18 مهر 1392برچسب:, | 22:29 | نویسنده : baran | [ ]



تاريخ : پنج شنبه 18 مهر 1392برچسب:, | 22:24 | نویسنده : baran | [ ]

وقتی به سختی چشمانم را بروی جهان اسرار آمیز گشودم وقتی مادرم اولین بار

دستهای مشت کرده مرا در دست خود داشت

و به من امید به زندگی بخشید.

وقتی توانستم پای کوچک خود را بر زمین محکم کنم ،وقتی لب به سخن گشودم

در جستجوی تو بودم.

وقتی از پشت پنجره به ریزش دانه های برف نگاه می کنم ،وقتی به صدای قطرات باران که از ناودان می چکد گوش فرا می دهم

وقتی احساس یاس و نا امیدی وجودم را پر می کند و تا وقتی چشمانم را بر روی جهان ببندم

در جست جوی تو خواهم بود.

هر جا در جست جوی تو هستم اگر چه با چشم ظاهر تو را ندیده و نخواهم دید

ولی

همواره تو را در کنار خود احساس می کنم و از اعماق وجودم

دوستت دارم تو را ای خــــــــــــــــــــــــــدای من



تاريخ : شنبه 13 مهر 1392برچسب:, | 17:42 | نویسنده : baran | [ ]